به گزارش مشرق، با تأکید میتوان گفت که هیچ یک از بازیگران خارجی و تروریستهای مورد حمایت آنها در سوریه، دیگر در پشت شعارهای فریبکارانه پنهان نمیشوند و بحران سوریه را یک پروژه براندازی در این کشور اعلام کردهاند. با اینکه از ابتدای این بحران موضوعاتی مانند نظام دموکراتیک، حقوق بشر و توصیف گروههای تروریست به عنوان معارض و شورشی و امثال آن، مستمسک این بازیگران بوده ولی فراز و نشیبهای کشنده در صحنه میدانی و هزینههای مالی و تسلیحاتی و سیاسی و شکل مدیریت حامیان تروریست به جایی رسیده که نقابهای بشردوستانه و دموکراسی به کنار رفته است و نشان داده که یک پروژه ژئوپلتیک غربی و صهیونیستی و ارتجاع منطقه با ابزار تروریسم تکفیری، این کشتار و ویرانی 5 ساله را تولید کرده است.
جالب این است که بخش بزرگی از گروههای فعال در سوریه به عنوان تروریست مورد اعتراف مجامع جهانی و بازیگران اصلی هستند ولی از آنجا که نمیتوانند با مرزبندی تروریسم به قربانی شدن بقیه گروههای همپیمان القاعده و تروریسم تکفیری تن دهند، همواره با ادبیات غیرشفاف و یا وارونه، از ماهیت یکسان و تروریستی همه گروههای فعال طفره رفتهاند. در مذاکرات سیاسی هم با اینکه مبارزه با تروریسم یکی از اصول توافق شده بوده، هیچگاه به مبارزه جدی با تروریسم و یا روشن کردن ماهیت گروههای فعال و مسلح ورود نکردهاند. مسئله این است که این گروهها فاقد شناسنامه ملی بوده و همگی به عنوان ابزار بازیگران خارجی و در پروژه خارجی عمل میکنند و ثانیاً اینکه ماهیت و عملکرد آنها تروریستی است که برای منطقه و جهان یک تهدید قطعی و علنی قلمداد میشوند. ولی بازیگران مدیریتکننده تروریستها، که نگاه ابزاری به آنها دارند، حتی از عنوان مبارزه با تروریسم و داعش هم برای پروژه اصلی استفاده کرده و به دنبال جای پا و کسب اهرمهای فشار و چانهزنی نسبت به حکومت سوریه هستند.
به همین دلیل ائتلاف آمریکایی و غربی همان گونه که در عراق به حفظ تروریستها و تبدیل ظرفیت آنها به اهرمهای سیاسی مطلوب در حاکمیت سیاسی عراق حرکت میکنند در سوریه و بقیه نقاط منطقه هم، به کار ویژههای این پدیده ضدانسانی و نامشروع تکیه دارند. اگر عملیات نظامی بر علیه تروریستها در سوریه در مسیر نابودی و فروپاشی آنها هدفگیری شده، مذاکرات سیاسی با پیششرط های حمایتگر از تروریستها، عقیم میشود و با ژستهای بشردوستانه، بر ضرورت توقف عملیات جنگی اصرار میورزند و جالبتر اینکه عفو بینالملل هم، روسیه را متهم به جنایت جنگی!! میکند، چرا که کشتار تروریستها به معنی خلع سلاح حامیان تروریسم خواهد شد.
اکنون و پس از رایزنیهای مونیخ، آمریکاییها در تنگنای جدی به سر میبرند، چرا که اگر عملیاتها با همین سرعت در مناطق مختلف بر علیه تروریستها ادامه یابد، در زمانی کوتاه، باید مانند احمقها به قربانی شدن ابزارهای خود نگاه کنند و برای دفاع از تروریستها، حاضر به تحمل مسئولیت و هزینه یک جنگ بزرگ هم نیستند. اگر بخواهند آتشبس را درخواست کنند باید به قواعد اصلی آتشبس تن بدهند و با «راهبرد سیاسی و رسانهای ابهام» نمیتوانند به حفظ تروریستها بپردازند. یک آتشبس محدود و یا فراگیر نمیتواند بدون ضوابط روشن و جداسازی تروریسم از دیگر گروههای مورد ادعا و یا استمرار حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریستها و یا مداخلهگری در امور حاکمیتی سوریه، به نتیجه برسد.
قواعد اصلی در طرحی که از سوی وزیر دفاع روسیه در تهران به مشاوره گذاشته شده، باید قواعد زیر را رعایت کند:
1- لیست تروریستها باید مشخص شده و بقیه گروهها در مواضع علنی و رسمی نسبت به تروریستها موضع گرفته و با آنها درگیر شوند و هیچ گونه حمایت و امدادی از آنها انجام نگیرد و جغرافیای این گروهها بر روی زمین مشخص شود. این کار برای روشن کردن ماهیت و شفافیت رفتاری گروهها الزامی است.
2- هر گونه کمک لجستیکی و تسلیحاتی و مالی از تروریستها متوقف شده و مبارزه با تروریستها، برنامه اصلی و جدی همه بازیگران باشد و ضمن هماهنگی با دولت سوریه و متحدان آن، در فروپاشی آنها تلاش شود.
3- حاکمیت ملی سوریه مورد احترام قرار گرفته و سازمان ملل از رفتار همسو با تروریستها و حامیان مداخلهگر فاصله گرفته و صرفاً به تسهیل روندهای سیاسی کمک نمایند.
4- مبارزه با تروریستها از هر گونه آتشبس با گروههایی که موضع روشنی اتخاذ کنند و بر علیه تروریستها وارد عمل شوند، استثناء خواهد شد و این گروهها از حمایت عملیاتی متحدان سوریه برخوردار میشوند.
5- التزام به آتشبس باید با روشنی از سوی گروههای تأیید شده و حامیان آنها اعلام شود و آمریکا از بازی دوگانه در مورد تروریستها و ترکیه و عربستان در مورد قطع حمایتهای خود از تروریستها باید تضمینهای لازم را داده و متعهد بدان قرار گرفته و از هر گونه اقدام امدادی و حمایتی از آنها دست بردارند.
6- داعش، النصره، احرارالشام، جیشالاسلام و جیشالفتح و بقیه گروههایی که به نحوی با داعش و یا النصره (القاعده) اعلام بیعت و یا همکاری دارند، جزو تروریستها محسوب شده، مبارزه با آنها به عنوان مقدمه مذاکرات سیاسی در ژنو قرار گیرد.
* هادی محمدی
جالب این است که بخش بزرگی از گروههای فعال در سوریه به عنوان تروریست مورد اعتراف مجامع جهانی و بازیگران اصلی هستند ولی از آنجا که نمیتوانند با مرزبندی تروریسم به قربانی شدن بقیه گروههای همپیمان القاعده و تروریسم تکفیری تن دهند، همواره با ادبیات غیرشفاف و یا وارونه، از ماهیت یکسان و تروریستی همه گروههای فعال طفره رفتهاند. در مذاکرات سیاسی هم با اینکه مبارزه با تروریسم یکی از اصول توافق شده بوده، هیچگاه به مبارزه جدی با تروریسم و یا روشن کردن ماهیت گروههای فعال و مسلح ورود نکردهاند. مسئله این است که این گروهها فاقد شناسنامه ملی بوده و همگی به عنوان ابزار بازیگران خارجی و در پروژه خارجی عمل میکنند و ثانیاً اینکه ماهیت و عملکرد آنها تروریستی است که برای منطقه و جهان یک تهدید قطعی و علنی قلمداد میشوند. ولی بازیگران مدیریتکننده تروریستها، که نگاه ابزاری به آنها دارند، حتی از عنوان مبارزه با تروریسم و داعش هم برای پروژه اصلی استفاده کرده و به دنبال جای پا و کسب اهرمهای فشار و چانهزنی نسبت به حکومت سوریه هستند.
به همین دلیل ائتلاف آمریکایی و غربی همان گونه که در عراق به حفظ تروریستها و تبدیل ظرفیت آنها به اهرمهای سیاسی مطلوب در حاکمیت سیاسی عراق حرکت میکنند در سوریه و بقیه نقاط منطقه هم، به کار ویژههای این پدیده ضدانسانی و نامشروع تکیه دارند. اگر عملیات نظامی بر علیه تروریستها در سوریه در مسیر نابودی و فروپاشی آنها هدفگیری شده، مذاکرات سیاسی با پیششرط های حمایتگر از تروریستها، عقیم میشود و با ژستهای بشردوستانه، بر ضرورت توقف عملیات جنگی اصرار میورزند و جالبتر اینکه عفو بینالملل هم، روسیه را متهم به جنایت جنگی!! میکند، چرا که کشتار تروریستها به معنی خلع سلاح حامیان تروریسم خواهد شد.
اکنون و پس از رایزنیهای مونیخ، آمریکاییها در تنگنای جدی به سر میبرند، چرا که اگر عملیاتها با همین سرعت در مناطق مختلف بر علیه تروریستها ادامه یابد، در زمانی کوتاه، باید مانند احمقها به قربانی شدن ابزارهای خود نگاه کنند و برای دفاع از تروریستها، حاضر به تحمل مسئولیت و هزینه یک جنگ بزرگ هم نیستند. اگر بخواهند آتشبس را درخواست کنند باید به قواعد اصلی آتشبس تن بدهند و با «راهبرد سیاسی و رسانهای ابهام» نمیتوانند به حفظ تروریستها بپردازند. یک آتشبس محدود و یا فراگیر نمیتواند بدون ضوابط روشن و جداسازی تروریسم از دیگر گروههای مورد ادعا و یا استمرار حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریستها و یا مداخلهگری در امور حاکمیتی سوریه، به نتیجه برسد.
قواعد اصلی در طرحی که از سوی وزیر دفاع روسیه در تهران به مشاوره گذاشته شده، باید قواعد زیر را رعایت کند:
1- لیست تروریستها باید مشخص شده و بقیه گروهها در مواضع علنی و رسمی نسبت به تروریستها موضع گرفته و با آنها درگیر شوند و هیچ گونه حمایت و امدادی از آنها انجام نگیرد و جغرافیای این گروهها بر روی زمین مشخص شود. این کار برای روشن کردن ماهیت و شفافیت رفتاری گروهها الزامی است.
2- هر گونه کمک لجستیکی و تسلیحاتی و مالی از تروریستها متوقف شده و مبارزه با تروریستها، برنامه اصلی و جدی همه بازیگران باشد و ضمن هماهنگی با دولت سوریه و متحدان آن، در فروپاشی آنها تلاش شود.
3- حاکمیت ملی سوریه مورد احترام قرار گرفته و سازمان ملل از رفتار همسو با تروریستها و حامیان مداخلهگر فاصله گرفته و صرفاً به تسهیل روندهای سیاسی کمک نمایند.
4- مبارزه با تروریستها از هر گونه آتشبس با گروههایی که موضع روشنی اتخاذ کنند و بر علیه تروریستها وارد عمل شوند، استثناء خواهد شد و این گروهها از حمایت عملیاتی متحدان سوریه برخوردار میشوند.
5- التزام به آتشبس باید با روشنی از سوی گروههای تأیید شده و حامیان آنها اعلام شود و آمریکا از بازی دوگانه در مورد تروریستها و ترکیه و عربستان در مورد قطع حمایتهای خود از تروریستها باید تضمینهای لازم را داده و متعهد بدان قرار گرفته و از هر گونه اقدام امدادی و حمایتی از آنها دست بردارند.
6- داعش، النصره، احرارالشام، جیشالاسلام و جیشالفتح و بقیه گروههایی که به نحوی با داعش و یا النصره (القاعده) اعلام بیعت و یا همکاری دارند، جزو تروریستها محسوب شده، مبارزه با آنها به عنوان مقدمه مذاکرات سیاسی در ژنو قرار گیرد.
* هادی محمدی